مصاحبه با یکی از مددجویان ؛

س –  لطفا خودتون را مختصراً معرفی بفرمایید.

بنده خانم <  ن . ک > هستم متولد سال 1364، از یک خانواده 8 نفره ( 4 خواهر و 2 برادر ) شغل پدرم درگذشته بنایی ولی هم اینک مداح  می باشد . مادرم هم خانه داراست. خانواده ما و شوهرم در همسایگی با هم بودیم و از این طریق با هم آشنا و سرانجام با هم ازدواج کردیم .

س –  به چه علت طلاق گرفتید.

من در سال 1382 ازدواج کردم که حاصل آن دو دختر 9 و 11 ساله  می باشد. دختر کوچکم بدلیل بیماری مادرزادی ( سوراخ بودن قلب) در 4 سالگی عمل جراحی شد ه است. و خودم نیز پس از10سال زندگی مشترک بدلیل بیماری جنون ادواری و دوقطبی بودن همسرم  نهایتا درمهر ماه 95 بدلیل عکس العمل وخشونت های ناشی از بیماری،کتک کاری، بدبینی و شکاک بودن از وی طلاق گرفتم .

س –  از وضعیت زندگی خودت بیشتر بگو.

بچه ها نزد من و البته عملاً  تحت پوشش پدرم می باشیم من بیمه پدرم هستم ولی بچه ها بیمه نیستند وهر دو دانش آموز هستند ، هزینه تحصیل بچه ها و سایرهزینه های جاری فعلا برعهده پدرم می باشد. خودم نیز در ترم سه رشته حقوق دانشگاه علمی کاربردی مشغول به تحصیل هستم  و به خاطر این رشته تحصیلی با حق وحقوق خودم بیشتر آشنا وآگاه شده ام.

س – آیا الآن نگرانی های خاصی هم داری ؟

بله ؛ عمده دغدغه های اصلی من مربوط  به تامین هزینه های جاری زندگی، موضوع مسکن ، آینده تحصیلی و زندگی بچه هام ، نبود سایه پدر بالای سر بچه هام ، عدم بیمه بچه ها ، تهدیدات همسر سابقم و… میباشد .

س –  کمی هم از وضعیت همسرت بگو.

همسرم طبق حکم صادره از طرف دادگاه ملزم به پرداخت نفقه ومهریه ماهیانه جمعا به مبلغ حدود 5500000ریال به من می باشد، که متاسفانه از پرداخت بموقع این مبالغ معمولاً امتناء می کند. خبر دارم یک ماشینی خریده وسوسیس وکالباس بین مغازه ها توزیع می کنه و ضمنا با مادرش دریک خانه زندگی می کنه .

س-  از تصمیم واقدام به امر طلاق راضی هستید؟

من درخواست طلاق ندادم شوهرم درخواست داد ومن هم ناچارا پذیرفتم. من به واقع مجبورم عمر و زندگی ام را فدای بچه ها بکنم.

س –  بابت اجاره منزل چقدر پول می دهید.

ماهیانه 4000000 ریال بابت اجاره یک زیرزمین مسکونی به متراژ حدود 60 متراجاره بهاء پرداخت می کنم.

س-  هم اکنون چگونه و از چه طریق امرار معاش می کنی ؟

به غیراز پول هدفمندی ، بعضا خانواده خودم ( پدر و دو برادرم ) حمایت های مادی و معنوی محدودی از من بعمل می آورند. قبلاً در مغازه سوسیس فروشی با شوهرم با هم کار می کردیم وبالاخره درآمدی داشتیم ولی اینک کاری ندارم. همانطور که می دانید زنی با شرایط من براحتی وبدون مشکل نمی تونه شغلی با درآمد کافی داشته باشد.

س – از این مرکز چه توقعی داری ؟

 باتوجه به اینکه مراکز دولتی که برای کمک به ماها وجود ندارد ، پس به هر حال چنین خیریه هایی باید از امثال من حمایت و پشتیبانی کنند. چه مالی و چه امکاناتی . چون در غیر این صورت ….  .

” باتشکر و سپاس”

” والسلام “