مددکاری: 

مددکاری ازحرف بسیار حساس و مهم دررابطه با افراد جامعه و نیازمندان است. مددکاری از این رو مهم است که با زندگی و مشکلاتی سرو کار دارد، که توانسته فرد یا افرادی را ازادامه زندگی عادی باز دارد. پس اگر این مددکاری که با این مشکلات حساس افراد در تماس است از علم و دانش کافی در این رابطه بر خوردار نباشد ممکن است نه تنها به حال افراد مفید نباشد بلکه حتی می تواند با کارهایی که از روی احساس و عدم علم کافی است مشکلات را چندین برابر بدتر کند.در هر دو حالت نام ان را مددکاری میگذارند ولی تفاوت ان اززمین تا اسمان است.مددکاری حرفه بسیار ظریفی است که لازمه ان برای شروع عشق به انسانهاست .مددکاری از معدود مشاغل و یا به عبارتی حرفی است که با اسرار و رازهای افراد سروکار دارد .اسراری که برای یک فرد میتواند همه چیز او باشد و اگر مددکاری از روی جهل و یا عدم پایبندی به اصول وارزشهای حرفه اش در حفظ اسرار از نامحرمان تسامح کند مددکاری و ارزش ان زیر سوال میرود. مددکاری همان طور که از نامش پیداست یاری رساندن به نیازمندان است .یاری رساندن بدون چشمداشت به پاداش و یا حتی تشکر از سوی مددجو. امدادی ازروی عشق به انسانها و به همنوعان .مددکار زمانی در کارش موفق خواهد بود که خدمتش را ازروی عشق وعلاقه عرضه کند و تنها دراین صورت است که درکارش هرگزاحساس خستگی نخواهد کرد. مددکاری شغل بسیار با ارزشی است. با ارزش است چون هدفش خدمت به انسانهاست خدمت به کسانیکه حقوقشان را در جامعه بدلایلی نتوانسته اند دریافت کنند خدمت به کسانی که حقوقشان به نوعی ضایع و تباه شده. خدمت مددکارمانند اکثر کارمندان ادارات نیست که پشت میزنشسته وفقط اوراق راامضا کنند بلکه مددکاری شغلی پویاست که کارش از لحظه اشنایی با مددجو شروع شده وتا حل ان تا جای ممکن ادامه خواهد داشت.مددکارهمراه بامددجو درحل مشکلات او شرکت دارد و سعی میکند تا مددجو درجریان حل مشکل خود به بالاترین سطح خود اتکایی برسد تا جایی که دیگردرحل مشکلاتش نیازی به مددکاربه عنوان همراه نداشته باشد .

  اصول مددکاری:

 همان طورکه مددکاری دارای ارزش های اساسی است این حرفه دارای اصول اساسی نیز می باشد.به عبارت دیگر اگر ارزشها به مصابه ریشه و تنه مددکاری به حساب بیاید اصول ان مانند شاخه های ان میباشد.با استفاده از این اصول است که مددکاری به صورت علمی انجام میشود و با توجه به این اصول است که مددکار موفق میشود تا وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد.  اصول اساسی در مددکاری به شرح زیر است:

۱- اصل پذیرش

۲- اصل مشارکت مددجو

۳- اصل خود اگاهی مددکار

۴- اصل رازداری حرفه ای

۵- اصل رابطه حرفه ای

۶- اصل فردیت 

۱- اصل پذیرش ازارزش اساسی حرمت مقام انسانی سرچشمه میگیرد یعنی مددکار در جریان کمک رسانی مددجو را همان طور که هست می پذیرد .برای مددکار فرقی ندارد که مددجوی او پولدار یا بی پول باشد از نظر ظاهری تمیز یا ژولیده باشد و… بلکه برای مددکار مهم همان مددجوست که قصد کمک به او را دارد.مددکار باید به زمان حال مددجو توجه داشته باشد و کمک رسانی او هم با توجه به حال مددجو باشدالبته در جریان کمک رسانی مددکار باید از گذشته مددجوی خود اگاه باشد تا بتواند به او کمک کند بلکه منظور این است که مددکار نباید درکار با مددجوی خود وبرخورد  با او تنها در گذشته او بماند.عوامل قبلی درست است که باعث ایجاد مشکلات حاضر در مددجو شده است ولی مددکارباید سعی کند که مشکل او را حل کند.

۲- اصل مشارکت مددجو به این مهم اشاره دارد که مددکاردر کار با مددجومی بایست به این نکته توجه داشته باشد که از اهداف اساسی در مددکاری توانمند سازی مددجوست تا در مواقع مشابه این توانایی را داشته باشد تا خود مشکلش را حل کند و این توانایی جزبا مشارکت مددجو درجریان کمک رسانی به دست نمی اید.از منظر دیگر مددکار با مشارکت مددجو عملا به او و تواناییها و استعدادهایش احترام گذاشته و به طور غیرمستقیم به او فهمانده که او میتواند مشکلش را خود حل کند.اگر مددکار به این اصل مهم توجه نکند ممکن است مددجو به نوعی وابسته به مددکار شود و به توانایی های خود اعتنایی نکند که این امر مغایربا اهداف اصلی مددکاری است.مددکار باید در جریان کمک رسانی طوری برخورد کند تا مددجو مشکل را متعلق به خود بداند و خود به این نتیجه برسد که برای حل ان باید تلاش کند.

۳- مددکار به عنوان یک انسان دارای ارزشها و اعتقادات و فرهنگ و اداب و رسوم خاص خود است و این ارزشها و اعتقادات ممکن است بصورت ناخوداگاه و یا خوداگاه بر رفتار و گفتار و حتی تصمیمات او تاثیر بگذارد.بر این اساس مددکار برای اینکه  از این امردرکارمددکاری خود جلوگیری کند میبایست نسبت به ارزشهای خود که بعنوان میراثی از خانواده و محیط خود به همراه دارد اگاه باشد تا در جریان مددکاری از تاثیر انها در کار خود تا حد امکان جلوگیری کند.بنا به نظر برخی مددکاران بنام در این حرفه این اصل مهمترین اصل به شمار میرود زیرا تا مددکار از درون خود اگاه نباشد و نسبت به خود شناخت نداشته باشد نمیتواند به طور کامل از مددجوی خود شناخت داشته باشد.

۴- اصل رازداری حرفه ای به این امراشاره دارد که مددکار می بایست در اصطلاح صندوقچه اسرارمددجوباشد. در جریان مددکاری این حق مددجو است که اسراری که به مددکار بیان میکند بین انها و یا کسانی که خود مددجو راضی به بیان راز به انها باشد.بر اساس این اصل مددکار حق ندارد اسرار و رازهای مددجوی خود را به اشخاص غیر صالح و غیرحرفه ای افشا کند زیرا افشای اسرارمددجو به افرادغیرحرفه ای ممکن است ابرو و حیثیت فرد رابه خطر اندازد.البته دراین امر استثنائاتی هم وجود دارد مثلا اگر اسراری که مددجو به مددکار میگوید باعث اسیب به خودش یا دیگران شود. مثلا کشتن یک نفر یا ترورهای سیاسی و …مددکاردراینجا نباید صرف انجام به این اصل این مطالب را نزد خود نگهدارد بلکه باید این امور را به مراجع ذیصلاح گزارش دهد و حتی اگربه عنوان یک شاهد در دادگاه حاضرشود باید حقیقت امر را توضیح دهد.بنابراین مددکار باید قبل از اینکه مددجو اسرار خود را به مددکار توضیح دهد وی به صورت کتبی و یا شفاهی میبایست رضایت مددجو را از بیان کردن رازش بگیرد و به او بگوید که اگردرشرایطی قرار گیرد که لازم باشد این گفته ها را به دیگران انتقال دهد او نمیتواند انها را عنوان نکند و از مددجو بپرسد که اگر او راضی به بیان اسرار و راز خود است انها را بگوید.۵-رابطه حرفه ای به این معنا است که مددکار در جریان کمک رسانی دارای هدفی است و در رابطه ای که با مددجو برقرار میکند به دنبال اهداف مورد نظر است.هریس پرلمن یکی از مددکاران مطرح در رابطه با تعریف رابطه حرفه ای گفته”رابطه حرفه ای یعنی برقراری رابطه با مددجوبرای رسیدن به هدف که که شرط رسیدن به این هدف اشنا بودن با راههای رسیدن به این اهداف می باشد”.

5- رابطه حرفه ای، یعنی برقراری رابطه با مددجو برای رسیدن به اهداف مورد نظربراساس وظایف محول شده.

برای برقراری رابطه حرفه ای رعایت نکاتی ضروری است که برخی از انها را به طور خلاصه بیان می کنیم:

الف) در برقراری رابطه حرفه ای برخورد اولیه مددکار در جریان رابطه بسیار مهم میباشد یعنی همان طور که مددکار در برخورد اولیه مددجو را مورد ارزیابی قرار میدهد در مقابل مددجو نیز مددکار را ارزیابی میکند

ب) برای برقراری رابطه شرایط زمانی و مکانی اهمیت دارد یعنی در زمان و مکانی باشد که مددجو احساس امنیت و راحتی کند.

پ) یکی از مسائلی که مددجویان به ان بسیار اهمیت میدهند مخفی ماندن رازهایی است که انها برای مددکار بیان میکنند و در هنگام صحبت کردن مواظب هستند که کسی جز مددکار صحبتهای انها را نشنود و بهتر است جریان مصاحبه در جایی انجام شود که جز مددجو و مددکار کسی صدای انها را نشنود

ت) اشنایی علمی مددکار با گروه های هدف درجریان کمک رسانی ازاهمیت زیادی برخوردار است در واقع اگر مددکار با گروههای هدف اشنایی داشته باشد می تواند بهتر و موثرترمددجورا یاری کند و دید بازتری نسبت به مشکلات انها دارا خواهد بود.

ث) احترام به مددجو درایجاد رابطه حرفه ای بسیار با اهمیت است علاوه بر این احترام به مددجو از ارزشهای اساسی در مددکاری است که هر مددکاری برای رسیدن به اهداف کمک رسانی ان را بایستی رعایت کند و دیگر مواردی که از درج انها دراین مجال خودداری میشود

۶- براساس این اصل مددکاردرکار با مددجو بایستی به تفاوتهای بین انها توجه داشته باشد.به عبارت دیگر ممکن است که دو مددجو با مشکلات در ظاهر یکسان به مددکار مراجعه کنند ولی در انجا مددکار بایستی به این امد توجه داشته باشد که مشکلات انها ممکن است در ظاهر یکسان به نظر ایند ولی در واقع عللی که باعث به وجود امدن این مشکلات شده است متفاوتند. مثلا ممکن است که درخواست یک زن برای طلاق مشکلات مالی شوهر باشد در صورتی که درمورد دیگرعلت ان اعتیاد شوهر و .. باشد به همین دلیل مددکارباید برای حل مشکلات انها برنامه ریزیهای متفاوتی را اعمال کند و برای هرکدام از انها اقدامات متناسب را انجام دهد.                               ” والسلام”

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *