مصاحبه با یک خانم مددجوی خاص ؛

س-  لطفا خودتون را معرفی کنید.

من خانم آرزو . ک هستم متولد سال 1369 اصفهان ، مطلقه با 2 برادر و یک خواهر،پدرم متولد 1346 اهواز و مادرم متولد 1348 در تهران است . خودم نیز سال 93 طلاق گرفته وبا یک بچه پسر 9 ساله  نزد مادرم زندگی می کنم . پدر و مادرم در واقع پسرخاله ، دخترخاله هستند. شوهرم اهل مبارکه وتک پسر و دارای هفت خواهر بود، ما یک ازدواج کاملاً سنتی داشتیم. پدر و برادرانم اگر بیرون زندان هم باشند معمولاً بیکار هستند.

س – لطفا کمی بیشتر توضیح بده .

پدرم درگذشته کفش چرمی می دوخت ولیکن سالهاست بدلیل اعتیاد وبدهی های متعدد معمولا وحتی هم اینک به همراه دو برادرم در زندان به سر می برند . مادرم سالهاست بدلیل بیماری ریوی با وزن 145 کیلوگرم در منزل بستری است . فقط خواهرم با شوهرش که درکارواش کارمیکند با یک بچه 50 روزه خیلی مشکلی ندارند. برادربزرگترم بدلیل اعتیاد مادر زن معتاد شد و چند سال است با یک بچه ازهمسرش جدا و اگر زندان نباشد با ما زندگی می کند. من خودم دیپلم حسابداری و شوهرم دوم راهنمایی داشت.

س- طی این سالها جدا از پدر و بدون همسرچه کردی ، بچه ات چه می کند .

بچه ام کلاس دوم است . تامین هزینه های خانواده ازجمله درمان مادر و حتی پول مواد پدر و برادرانم (هروئین و شیشه ) و نیز هزینه های بچه برادرم برعهده من است و اگر به آنها پول ندهم با کتک از من می گیرند. شغل من آرایشگری است و روزانه بطور متوسط حدود 30 هزارتومان درآمد دارم. پدرم فعلاً به جرم سرقت وفروش موتور سیکللت در زندان است .

س – آیا همه روزه کار داری .

تقریبا بله . ولی شکاک بودن برادرانم هروقت منزل باشند آزار دهنده است. ضمناً هزینه های درمان مادرم هم خیلی بالاست من وفرزندم بیمه نیستیم،آخه بیمه سلامت دیگر عضویت قبول نمی کند، فقط مادرم بیمه سلامت است. مثلاً چند ماه قبل یک دستگاه بای پک برای مادرم خریده ام 8 میلیون تومان. خودم نیز بواسطه حساسیت های پوستی محدودیت هایی برای کارم دارم. برادر کوچکترم عمده جهیزیه مرا فروخته است.

س – آیا الان تحت پوشش مرکز یا خیریه ای نیستی.

خیر، همه فقط به حرف های من گوش می دهند و می گویند خبرتان می کنیم . البته من نیز غرور خاص خودم را دارم. من از 40 میلیون تومان مهریه ام هم ناچاراً گذشته ام .

س-  الآن مهمترین مشکلات تو چیست.

تنهایی ، بی پولی ،نا امیدی،  غم اولاد ، بدهکاری ، نداشتن مسکن ، بیماری ونداشتن هزینه درمان مادرم، کمبود وسائل مورد نیاز زندگی و ….  . برای تامین جهیزیه خواهرم به یک مغازه 2 میلیون تومان هنوز بدهکارم که چک مرا برگشت کرده و شکایت کرده و تهدید واعلام کرده بزودی باید بروی زندان . دو میلیون تومان وام ضروری شدیدا احتیاج دارم .

فعلا با بچه خود و برادرم در منزل محقر والبته اهدایی پدربزرگم به مادرم زندگی می کنیم. پدر وبرادرانم دارای سوء سابقه و زندانی، به کرار شده اند. و کمتر در خانه هستند البته این جوری برای من وخواهرم خیلی بهتراست. ولی در زندان نیز من باید به آنها پول بدهم وتهدید های انها را تحمل کنم . این را هم اضافه کنم من هر جا سرکار می روم اگه اطلاعی از وضعیت وشرایط خانواده من پیدا کنند به من کار نمی دهند ویا قصد سوء استفاده دارند..

س-  از شوهرت  خبر داری .

او کارمند  سازمان آب است ، اول کار راننده چند مهندس بود. اگرچه هنوز بعضا به منزل ما میاد و اصرار به ازدواج مجدد با من دارد ولی علت اصلی طلاق گرفتن من بدون مهریه وتوافقی به دلیل زن باز بودن اوست که در این مورد هیچ تغییری نکرده است.

س-  الان در زندگیت چه دغدغه عمده ای داری آیا به ازدواج مجدد فکر می کنی .

آینده بچه ام . نه اصلا به ازدواج مجدد فکر نمی کنم اگر چه طی این سال ها خواستگار هایی نیز داشته ام. هزینه های زندگی خود و خانواده نیز طاقتم را بریده است . مادرم معمولاً روزانه حدود 16 ساعت زیر دستگاه خواب است ودر رنج و درد است .

س – چیز دیگری میخواهی بگویی .

با بغض و گریه. آیا زنی با شرایط من و بدون حمایت، نا خواسته وبه اجباربه چه سمت وسویی می رود.    ” باتشکر و سپاس”                                                                          ” والسلام “