تاریخچه وقف و امور خیر:
درخصوص تاریخچه وقف بايد گفت:«رسول خدا نظام وقف را در شهر مدینه برقرار کرد. پس از این واقعه به پیروی از سنتی که از رسول اکرم (ص) باقی مانده بود، وقف نقش بسزایی در عمران و آبادی شهرهای اسلامی ‏ایفا کرد.» بدین ترتیب وقف در جهان اسلام و همزمان با رسالت پیامبر گرامی ‏اسلام تحقق پیدا نمود و متعاقب آن حضرت علی (ع) با عمران و آبادانی اراضی بایر و حفر چاه و ایجاد نخلستان، تمامی ثمرات و منافع این اراضی را تحت عنوان وقف در جهت استفاده افراد مستمند قرار دادند و این روش و سیره پسندیده از طرف ائمه اطهار (ع) علما، صالحین، افراد خیر و نیکوکار ادامه یافت.

«در ادیان الهی، مساله وقف و صدقه جاریه جایگاه خاصی داشته و در طول تاریخ ایران روند ویژه‏ای را طی کرده است. در دوران حکومت‏های ایران در قبل از ظهور اسلام هم به مسأله‏ وقف و نذر توجه می ‏شد و به معابد و آتشکده‏ ها از جمله آذرگشسب به عنوان نیاز و به صورت اموال و اشیا هدیه می‏ شده است. »

نگاهي كوتاه به پيشينه تاريخي وقف و امور خیر در اسلام:

اوقاف كه احباس هم ناميده مي شود در دوره بعد از ظهور اسلام با توجه به تعاليم نوع دوستانه اي كه در اين دين الهي آمده است با شكلي گسترده و فراگير شيوع يافته و اختصاص آن به معابد و پرستش گاه ها نبود بلكه در راه تعليمات و زدودن فقر نيز به كار گرفته شد و نقش اجتماعي و فرهنگي گسترش يافته اي را در حيات مسلمانان ايفا نمود. طبق مدارك تاريخي نخستين وقف در اسلام توسط پيامبر اسلام (ص) انجام شد؛«آن حضرت در سال سوم هجرت پس از جنگ احد هفت بوستان و مزرعه آباد را به نام “بساتين السبعه ” كه به ايشان هديه شده وقف نمودند و توليت آن را پس از رحلت خود به حضرت فاطمه واگذار كردند. اين بوستان ها متعلق به يك يهودي بنام مخيريق بود كه در جنگ احد به ياري پيامبر آمده بود، مخيريق نامي از اغنياي احبار يهود بني قينقاع اسلام ناورده است كه به صف مجاهدان اسلام پيوست و وصيت كرد كه اگر كشته شد دارايي اش را در اختيار حضرت محمد (ص) قراردهند تا به هر خير كه خدايش فرموده و خود خواهد هزينه كند.»

بطور كلي در دوران بعد از اسلام نيز هر وقت امنيت و آرامش نسبي پديدار مي شد زمامداران و وزراء و مردم ثروتمند انسان دوست، دست به فعاليت هاي عام المنفعه

مي زدند و يا مبادرت به وقف املاك خود مي نمودند.
عوايد موقوفات معمولاً براي نگهداري مسجد، مدرسه يا بيمارستان به مصرف مي رسيد، فقط در ادوار متأخر، وقف كردن ملك براي افراد يا خاندان ها افزايش يافت.

وقف و امور خیر در سيره پيامبر اسلام :

رفتار و شيوه پيامبر اكرم (ص) به صورت قول يا فعل در رواج و گسترش وقف در جامعه اسلامي داراي اهميت فراواني است. به موجب تأكيدي كه آن حضرت به مسأله وقف و نتايج مثبت آن در جامعه داشتند، بسياري از مؤمنين سعي مي كردند بخشي از امكانات مالي خود را وقف امور خيريه كنند.
پيامبر اكرم مي فرمايند:« ان مما يلحق المؤمن من عمله و حسناته بعد موته عنماً نشره و ولداً صالحاً تركه و مصحفاً ورثه او مسجداً بناه اوبيتاً لابن السبيل بناه او نهراً اجراه و صدقه اخرجها من ماله في صحه و حياته و نلحقه من بعد موته»،«چند چيز است كه بعد از مرگ مؤمن پاداش آنها به او مي رسد: علمي كه از خود به يادگار گذاشته است، فرزند صالحي كه جانشين خوبي براي او باشد و قرآني كه به ارث گذاشته باشد، يا مسجدي كه ساخته است يا نهري كه آن را جاري ساخته است يا صدقه اي كه در حال حيات خود انجام داده است »
از اين حديث مي توان سه مسأله را بيان كرد: «1. وقف اموال، ارزش علم و فرزند صالح در يك رديف ذكرشده است 2. در طول تاريخ اسلام ارتباطي جدايي ناپذير بين وقف اموال، دانش و فرزند صالح وجود داشته است.3. وقف اموال باعث دستيابي انسان به دانش و فرزند صالح مي شود.»

وقف و امور خیر در سيره ائمه معصومين:

بعد از پيامبر اكرم (ص)‌، ائمه معصومين (ع)، الگوها ونمونه هاي عيني تحقق اسلام هستند و رفتار و گفتار آنان تعيين كننده رفتار و فرهنگ مسلمانان است. اهميت وقف در نظر ائمه (ع) تا آنجاست كه حضرت علي (ع) در يكي از وقف نامه هايش هدف خود را از وقف چنين بيا ن مي كند:«ابتغاء وجه الله لير لجني الله به الجنه و يصرفني عن النار و يصرف النار عن وجهي يوم تبيض وجوه و تسود وجوه: به منظور جلب رضايت الهي تا به سبب آن مرا داخل بهشت برين فرمايد واز آتش دورم دارد و آتش را از صورتم دور فرمايد. در روزي كه صورت هايي سفيدند و صورت هايي سياه.» در ميان ائمه (ع) حضرت علي (ع) بيشترين وقف را داشته است، علي (ع) در مدت 25 سال امامت خود به كارهاي كشاورزي و باغداري مشغول بودند و از اين طريق املاك ومزارع فراواني را به دست مي آوردند..آن حضرت غلات باغها را در راه رضاي خدا به صورت زكات و صدقه واجب يا مستحب انفاق مي كردند و در آخر عمرشان همه باغها و مزارع را وقف كردند.
اين باغ ها براي حجاج خانه خدا و براي فقرا خانه شد. از جمله موقوفات حضرت علي (ع)، صد چشمه آب بود كه براي حاجيان خانه خدا وقف كرد از آن حضرت روايت شده است كه فرمودند:«صدقه و حبس دو ذخيره هستند، پس آنها را براي روزگار خودش حفظ كنيد.» «حضرت فاطمه (س) نيز بسياري از باغ هاي خود را در مدينه وقف كرد.» «امام حسن (ع) و امام حسين (ع) هم باغ هاي خود را كه هم اكنون در محله نخاوله مدينه به نام باغ صبا و باغ مرجان معروف است وقف كرده اند.» ساير ائمه (ع)، املاك و اموال خود را در راه خدا و براي رفع نياز فقرا وقف كرده اند. امام محمد باقر(ع) و امام صادق(ع) نيز موقوفاتي در مدينه داشتند.


وقف و امور خیر در ايران:

وقف در ايران سابقه طولاني دارد بطوريكه نذورات و وقف اموال به آتشگاه ها و معابد از دوران باستان متداول بوده است و در دوره اسلامي نيز با تحول در شكل و احكام آن ادامه پيدا كرده است. اوقاف در ايران از زمان تصرف سرزمين ايران بدست مسلمانان عرب و در قرن اول هجري رو به گسترش و تحول نهاد. «مرحله اول توسعه وقف در ايران با تصرف زمين هاي” مفتوح العنوه “،(اراضي كه مسلمانان از كفار از طريق جنگ به تصرف درآوردند) آغاز مي شود.زيرا اينگونه اراضي در حكم وقف است.در دوره خلفاي عباسي كه به عصرطلايي تمدن اسلامي شهرت دارد، رقبات موقوفه و درآمد آنها در تمام ممالك اسلامي رو به فزوني نهاد و مردم خير انديش و امرا و وزراو بزرگان و تجار موقوفات زيادي را براي امور عام المنفعه از خود به يادگار گذاشتند.»

در دوره سامانيان در نيمه‌دوم قرن چهارم تشكيلات اداري به نام ديوان اوقاف بوجود آمد كه به كار مساجد و اراضي موقوفه رسيدگي مي كرده است. قبل از آن وظيفه اداره اوقاف بر عهده قضات بوده است. از به وجود آمدن ديوان اوقاف معلوم مي شود كه در اين دوره موقوفات نسبتاً فراوان بوده است. از طرفي چون مهمترين منبع درآمد در اين دوره زمين كشاورزي بود و رقبات موقوفه را اراضي كشاورزي تشكيل مي دادند لذا، موقوفات از اهميت ويژه و حياتي برخوردار بود. در دوره سلجوقي، نظام الملك وزير ملك شاه، مدارس نظاميه را با استفاده از درآمد موقوفات بنياد نهاد، با حمله مغولان به ايران وضع موقوفات آشفته گرديد و اشراف برخي از آنها را تصرف كردند. تلاش هاي خواجه نصير طوسي در دوره هولاكو براي سروسامان دادن به وضع موقوفات، باوجود اينكه نظارت برآنها را خود به عهده گرفت، نتيجه خوبي نداشت و مشكلات همچنان تازمان اسلام آوردن ايلخانان مغول ادامه يافت. تلاشهاي رشيدالدين فضل الله همداني در اين زمينه بسيار حايز اهميت است. با توجه به اينكه موقوفات در اين دوره بسيار چشمگير بوده و رشيد الدين فضل الله تأكيد زيادي بر آن داشت. همين وسعت و اهميت سبب ايجاد تشكيلات منظمي براي اداره موقوفات به نام حكومت اوقاف، وابسته به ديوان قضا گرديد كه تحت نظارت قاضي القضات عمل مي كرد و رئيس آن حاكم اوقاف بود.»
پس از اين دوران ماهيت مذهبي سلسله صفويه سبب تحول نوع و مصارف موقوفات گشت. در اين دوره تشكيلات مستقلي براي اداره موقوفات زير نظر صدر به وجود آمد كه نمايندگاني در همه شهرهاي بزرگ به نام وزير اوقاف داشت و نظارت بر اوقاف بر عهده آنها بود و اين توجه موجب گسترش كاروانسراها، رباط ها، تكيه ها، امامزاده ها و آب انبارهاي وقفي در اين دوره گرديد. در دوره صفويه موقوفات رشد و پيشرفت قابل توجهي داشته است. لمبتون مي گويد:«اصولاً صفويه بسياري از املاك خود را وقف مقاصد خيريه بخصوص وقف بقاع متبركه شيعه و ازهمه بالاتر آستانه امام رضا (ع) در مشهد و خواهرش (س) در قم كردند. بعضي از اين املاك وقفي موقوفاتي بود كه به خاندان صفويه پيش از آنكه به سلطنت برسند تعلق داشت. شايد بتوان گفت در زمان شاه عباس اول بيش از هردوره ديگر به عده املاك موقوفه اضافه شد.»

با سقوط صفويان وضع موقوفات آشفته شد. با روي كار آمدن افشاريه و توجه نادرشاه به امور نظامي، وي براي تأمين مخارج نظامي، بخشي از موقوفات را ضبط كرد. در دوره زنديه، كريم خان زند قصد داشت مانند صفويان به موقوفات توجه نشان دهد، اما موفق نشد. دردوره قاجاريه موقوفات روبه فزوني گذاشت. اروپايياني كه دراين دوره از ايران ديدن كرده اند، از املاك فراوان موقوفه سخن گفته اند، ازجمله، هانري رنه آلماني كه دراواخر دوره سلطنت ناصرالدين شاه از ايران ديدن كرده است، مي نويسد: «”املاك بسياري وقف مساجد و مدارس و بقاع متبركه شده است. عايدات املاك وقفي بسيار زياد است، مخصوصاً عايدات موقوفات امام رضا(ع) كه مقبره او در شهر مشهد واقع است بسيار مهم مي باشند. ” وي درآمد موقوفات امام رضا (ع) را در سراسر كشور شصت هزار تومان نقد و ده هزار خروار غله ذكر مي كند. با وجود اينكه املاك موقوفه ازدادن ماليات معاف بودند، شاه به عنوان حق التوليه سالي هزارتومان از مشهد دريافت مي كرد.» آنچه در تاريخ معاصر ايران داراي اهميت خاص است تصويب قانون موقوفات مي باشد كه اداره موقوفات تا حدودي سروسامان مي گيرد،« پس از پيروزي انقلاب اسلامي و با فتواي حضرت امام خميني (ره) تغييراتي درجهت بازگشت اوقاف سابق به مالكيت وقفي صورت گرفت. فتواي امام (ره) در مورد وقف مبني بر اينكه موقوفات بايد درحال وقفيّت باقي مانده و بدان عمل شود تأثير زيادي بين روستاييان كه در نتيجه اصلاحات ارضي زمين هاي موقوفه را تصرف كرده بودند گذاشته است.» عواملي از قبيل تغيير ساختار تشكيلاتي سازمان اوقاف و اداره آن تحت نظارت مقام ولايت فقيه، تصويب قوانين لازم در جهت احياي موقوفات و رعايت احكام وقف و مسايل شرعي سبب گرديد تا افراد خيّر در اين امر مهم اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي بيشتر مشاركت كنند.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *