س-  لطفا خودت را معرفی کن.

من خانم الهه . ب هستم متولد سال 1370 دراصفهان ، سال 92 ازدواج کردم  دو خواهر( یکی متاهل ) و یک برادر30 ساله مجرد، پدرم متولد 1341 در باغ بهادران ومادرم متولد 1346 درسمیرم است . من سال 98 طلاق گرفته و با یک پسر شش و یک دختر3 ساله فعلا دریک زیرزمین اجاره ای زندگی می کنم .

س –  لطفا کمی بیشتر توضیح بده .

مبلغ 10 میلیون تومان رهن وماهیانه 500 هزارتومان باید اجاره بدهم ، ضمنا شوهرم تعهد داده ماهیانه 700 هزارتومان بعنوان نفقه برای بچه ها بدهد والبته ماه اول را داده است. پدرومادرم هفته گذشته برای ادامه زندگی رفتند سمیرم بلکه بتوانند کاری کنند برادرم اعتیادش را ترک کند. من وشوهرم هردو دارای مدرک سوم راهنمایی بودیم. این را هم بگویم پدرم از اول با ازدواج من با این فرد مخالف بود. پدرم الان به 4 سال زندان محکوم شده است ودر زندان است.

س-  خانواده ات چه می کنند.

پدرو برادرم هردو معتاد ومصرف کننده مواد مخدرهستند ومعمولا هردو در زندان بسر میبرند. بنابراین به من نمیتوانند هیچ کمکی بکنند. پدرم بنا است ولی هروقت زندان نیست سرکار میرود.

س –  با شوهرت چگونه آشنا شدی ؟

خواهرش همسایه ما بود ، خیلی ازاو تعریف می کرد ، من چند ماه بعد ازعروسی فهمیدم او معتاد است. او خیلی شکاک و بدبین بود. من با شوهرم در مسائل اعتقادی نیز باهم خیلی مشکل داشتم خیلی به اصول دینی پایبند نبود.شوهرم الان با پدرومادرش زندگی میکند.

س –  علت ودلیل اصلی طلاق شما چه بود؟

بیکاری وبی پولی، زندان واعتیاد، کتک زدن من ، شکاک بودن و… .شوهرم خیلی رفیق باز بود وخیلی شبها اصلا به خانه نمی آمد.

س – آیا الان تحت پوشش مرکز یا خیریه ای نیستی.

خیر همه فقط قول حمایت می دهند ومی گویند خبرتان می کنیم . به کمیته امداد مراجعه کرده ومدارکم را نیز ارائه کرده ام قرار است خبرم کنند. اکنون تنها محل درآمد من پول نفقه از شوهرسابقم هست که نمی دانم تا کی ادامه دارد.

س-  الآن مهمترین مشکلات تو چیست.

فشارزندگی با این هزینه های بالا ، مشکلات فرزندانم ، بدهکاری ، مسکن اجاره ای و…. شوهرم بخشی از جهیزیه مرا هم فروخته است. بچه اولم سال آینده باید به مدرسه برود ولی چطورآخه، با کدام پول . پول یارانه ام را هم شوهرم می گرفت وجدا کرده ایم واین ماه اصلا قطع شد . نمی دونم چه جایی به فکر امثال من است .

س-  امکان اشتغال به کار برایت میسر نیست ؟

اولاً بچه هایم را چکارکنم ، وبعد هم کو کارو خصوصا محیط سالم برای من مطلقه. همه به من به چشم بد نگاه می کنند.

س-  از شوهرت  خبر داری الان چه میکند .

دنبال اعتیاد وبدبختی خودش است و گهگاه نیز سرکار میرود در حد تامین مواد مورد نیازش پول در می آورد.

س-  آیا به ازدواج مجدد فکر می کنی .

کی میاد من مطلقه بد بخت را با دو بچه بگیره. اگه اقبال داشتم با اولی خوشبخت می شدم. البته خیلی دلم می خواهد دوباره ازدواج کنم آخه مجبورم ، ولی از طرف دیگر خیلی می ترسم، به هیچ کس اعتماد ندارم.

س – چه شد به خیریه کوثر مراجعه کردی؟

همسایه ما تحت پوشش شماست خیلی از شما تعریف کرد و من را امیدوارکرد.

س – چیز دیگری میخواهی بگویی .

چه بگویم ، من چقدر بدبختم . کسانی که شوهر پولدار بالای سرشان است چه وضعی دارند که من باشم ،نمی دونم مقصر اصلی سرنوشت من کیه. فقط امیدم به خداست و خیرین .                                                                                      

   ” باتشکر و سپاس”

                                                                                                                                                              ” والسلام “